عجیب و زیبا

عکس، مطالب خواندنی، جوک و اس ام اس

عجیب و زیبا

عکس، مطالب خواندنی، جوک و اس ام اس

این نامه برای سلامتی مفیده

فقط کافی است به آخرین دستاوردهای متخصصین مرکز ملی هدایت (ارتقاء) سلامت و رفتار شناسی توکیو توجه کنیم!

آنها میگویند:

1. هرگز سیگار نکشید و اگر میکشید ، نیمه آخر آن را هیچ وجه نکشید.

2. در حمام هیچگاه مستقیما زیر دوش آب گرم نفس نکشید. کلر یک قاتل تدریجی است.

3. هنگام شارژ موبایل ابتدا شارژر را به گوشی وصل کنید و سپس آن را به برق وصل کنید. بهتر است موبایل خاموش باشد.

4. چای بیشتر از یک روز مانده را اصلا ننوشید.

5. هنگام روشن کردن کولر اتومبیل خود ابتدا به مدت حداقل 5 دقیقه پنجره ها را باز بگذارید و در پمپ بنزینها کولر را خاموش نمایید.

6. غذای خود را بیشتر از یکبار در مایکروفر گرم نکنید و بعد از آن درصورت عدم استفاده دور بریزید.

7. با حیوانات خانگی تعامل مثبت داشته باشید. آنها ممکن است از خیلی از انسانها سالمتر و تمیزتر باشند. عوامل مشترک زیاد آنها با انسانها میتواند به شکل واکسن در بدن عمل کند.

8. هنگام غذا بین هرلقمه حداقل 1 دقیقه فاصله بگذارید و دو ساعت قبل و بعد از غذا و هنگام آن نوشیدنی ننوشید.

9. هنگام حرکت اتومبیل، پنجره ها را تماما باز نکنید تا هوا بصورت باد وارد مجاری تنفسی نگردد.

10. لوازم آرایشی را بیشتر از 5 ساعت برروی پوست خود باقی نگذارید. سلولهای پوستی نیاز به تعرق و تنفس دارند. درمنزل نیز تا حد امکان از لباسهای گشاد ، راحت و باز استفاده نمایید.

11. موهای خود را بیش از یکبار در شبانه روز شانه نکنید.مراقب ورود شوره سر (حتی بصورت نامرئی) به چشمها و مجرای تنفسی خود باشید.

12. هنگام دویدن و راه رفتن سر خود را بالا نگهدارید.هنگام نشستن و خوابیدن برعکس سر خود را پایین نگهدارید.

13. توجه بیش از حد به وزن، سودمند نیست. بدن انسان قادر است بصورت خودکار میزان ورودی، جذب و میزان دفع را تنظیم نماید و اشتهای طبیعی نیز متناسب با آن میباشد. هرچه قدر دوست دارید بخورید.

14. اگر نیاز مالی ندارید، لازم نیست روزی 8 ساعت کار کنید. بهترین تعداد ساعات کاری بین 5 الی 6 ساعت میباشد.

15. هرگز پشت مانیتور (های قدیمی) که روشن هستند قرار نگیرید. ضرر آنها از خیلی از دستگاههای عکسبرداری بیشتر است.

16. ورزش و تحرک در ابتدای صبح نه تنها سودمند نیست بلکه خطرناک نیز هست. سعی کنید آن را در حداقل 3 ساعت بعد از بیداری و یا عصر انجام دهید.

17. توجه بیش از حد به امور سیاسی، ورزشی و اقتصادی برای سلامت روان مضر بوده و در دراز مدت به علت عدم امکان تسلط بر کنترل آنها، باعث اختلالات روانی میگردد.

18. معجزه جواهر آلات برای خانمها را فراموش نکنید. حتی اگر صرفا به دیدن آنها باشد.

19. هیچگاه به پهلو نخوابید. سعی کنید در جهت عمود بر محور مغناطیسی زمین بخوابید.

آیا خداوند شر را آفریده است ؟!

روزی یک استاد دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد. او پرسید: `آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد، آفریده است؟`
دانشجویی شجاعانه پاسخ داد: "بله."استاد پرسید: "هر چیزی را؟"
پاسخ دانشجو این بود: "بله هر چیزی را."استاد گفت: "در این حالت، خداوند شر را آفریده است. درست است؟ زیرا شر وجود دارد."
برای این سوال، دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند. استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
ناگهان، یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت: "استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟"استاد پاسخ داد: "البته."
دانشجو پرسید: "آیا سرما وجود دارد؟"استاد پاسخ داد: "البته، آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟"
دانشجو پاسخ داد:
"البته آقا، اما سرما وجود ندارد. طبق مطالعات علم فیزیک، سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی میتوان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک شئی است که انرژی آن را انتقال می دهد. بدون گرما، اشیاء بی حرکت هستند، قابلیت واکنش ندارند. پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم."
دانشجو ادامه داد: "و تاریکی؟"
استاد پاسخ داد: "تاریکی وجود دارد."
دانشجو گفت:
"شما باز هم در اشتباه هستید، آقا. تاریکی فقدان کامل نور است. شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید، اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید. منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور، نور می تواند تجزیه شود. تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم."
و سرانجام دانشجو پرسید:
- "و شر، آقا، آیا شر وجود دارد؟
خداوند شر را نیافریده است. شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق، انسانیت و ایمان است. عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند. آنها وجود دارند. فقدان آنها منجر به شر می شود."
و حالا نوبت استاد بود که ساکت بماند.
www.iranvij.ir | گروه اینترنتی ایران ویج ‌
نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود

رویاندن پل‌هایی زنده

هند، استانی دارد به نام مگالایا Meghalaya. گمان می‌رود که اینجا یکی از پر باران‌ترین مناطق دنیا باشد. در این منطقه جنگل‌هایی انبوه و رودهای خروشان بی‌شمار قرار دارد.


به ادامه مطلب بروید...

ادامه مطلب ...

میدانی ؟ فقر ، یک صمیمیت احمقانه می‌آورد

خسته از تمام روزمرگی ها نشسته ام و فیس بوکم را به صحبت میگیرم

عکس دوستانی را میبینم آنور ِ مرز های ممنوعه

که به کنسرت داریوش میروند و شوق چشمشان

شبیه مشروب دستشان لبریز است

خوشحالشان میشوم ...

آزادی را در چشم هایشان خیره میشوم و لبخند میزنم / تلخ لبخند میزنم

دلم برایشان تنگ شده و چه خوب که دلشان با چیز هایی سرگرم است که

در خانه ی پدری ، جایی برای اکران نداشت

به خودم می اندیشم که درگیر ِ رفتنم ...

شبیه سربازی که آنقدر از شکست مطمئن است

که فرار را به قراری که با تمام مرز های کشورش بسته ترجیح میدهد

می دانم روزی دلم برای تمام آنچه ایران است تنگ می شود

دلم برای میدان انقلابش و آن همه چشم خسته که از سر کار می آیند

و چه دوست داشتنی تو را آدم حساب نمیکنند ....

برای کافه نادری ... که جای قهوه بوی شعر از حوالیش می آمد

برای تمام قهوه فرانسه های دست چندمی که

در گودو ، تمدن ، هنر ، سپیدگاه ... خوردم و

دلم را به چشم های گارسونش خوش میکردم که همیشه شکر را جا میگذاشت

برای تمام راننده تاکسی هایی که از فشار تنهایی ، مرا به حرف میگرفتند

و چه شیرین بود وقتی یک راننده تاکسی با تو از نیچه حرف میزند

یا وقتی پینک فلوید میگذارد و شروع میکند به ترجمه کردنش

دلم برای تمام چارشنبه سوری هایش ...

که دختر همسایه ، غریبیگی هایش را برای یک شب کنار میگذاشت

و دور آتش سرخپوستی میرقصیدیم

دلم برای دلهره ی مشروب خریدنش تنگ میشود... که به هزار نفر رو میزدی

آخرش چیپس و ماست و صدای هایده تو را از دیسکو های وگاس هم فرا تر میبرد

برای تمام نان هایی که در کودکی میخریدیم

زنبیل به دست به خیابان میزدیم و با دوچرخه هایمان

به تمام الگانس ها پز میدادیم

برای جاده کندوان و تمام جیغ هایی که میکشیدیم و دعا میکردیم

تمام تونل ها برای یک روز هم که شده قد بکشند

....

هرچه با خودم تقلا میکنم میبینم هنوز هم ترجیح می دهم آلبوم ابی را

با بدختی بگیرم تا اینکه مشروب به دست فریاد بزنم : خلـــــــــیج رو بخون ، خلیج

هنوز ترجیح می دهم روی میز های کافه نادری ،

درگیر پیدا کردن ِ جای فروغ باشم تا اینکه در شانزالیزه ،

قهوه ام را با لهجه ی فرانسوی بخورم

هنوز دلم میخواهد راننده تاکسی برایم از نیچه بگوید و من ذوق کنم

....

هنـــــــــــوز دلم میخواهد سیگارم را یواشکی از پدر بکشم

تا شب هایی که اعصابش /سیگار میخواست ، با خجالت از من بپرسد :

" از جعبه سیگار ِ پسر به پدر ارث میرسه یا نه ؟ "

هنوز دلم میخواهد پارک پرواز بلند ترین جای دنیا باشد ....

هنوز دلم میخواهد تمام پارتی ها ، به پتو های چسبیده به پنجره مجهز شود

میدانی ؟ فقر ، یک صمیمیت احمقانه می آورد ، که هیچ فلسفه ای از پس تعبیر

لذتش بر نیامده

...

باید رفتنم را به عقب بیندازم ....

من دلم هنوز گیر ِ اسم کوچه هاییست که جبهه نرفته شهید شدند

هنوز دلم پیش تخفیفیست که مادر / چانه اش را میزد

هنوز دلم تنگ تمام اتفاق هاییست که در مرز های ایران میفتد

هنـــــــــــــــوز دلم گیر ِ تمام میدان های شهر است که از هر فاصله ای

داد میزنند : آزادی ...یک نفر ... آزادی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.

این فرودگاه هر چقدر مجهز باشد ، دلبستگی های مرا بلند نمی کند

آقای راننده ... حمیرا بگذار ... دربست ... تمام تهران را بگردیم

دلم نرفته ... تنگ شده برای ماندنم ...........



هومن شریفی

دعوای شعرا بر سر یک خال

حافظ:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را

صائب تبریزی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

شهریار:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

(ناشناس):
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورده دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها، بگیرند وقت ما ها را.....؟؟؟


راستی این خال چقدر ارزش داره؟!

مزایای بووووووســــه

در یک تحقیق اخیر انجام شده در دانشگاه لافایت، مقدار دو هورمون اصلی اکسیتوسین و کورتیزال را در 15 پسر و دختری که با هم رابطه صمیمانه عاشقانه‌ای داشتند قبل و بعد ازبوسه، و قبل و بعد از یک صحبت صمیمانه در حالیکه دستهای همدیگر را نگاه داشته بودند، اندازه گرفتند. محققین این آزمایش انتظار داشتند که در مقدار اکسیتوسین که بعنوان هورمون عاطفی و احساسی شناخته شده است، در هر دو گروه دخترها و پسرها افزایش ببینند.همچنین انتظارداشتند که درمقدارهورمون کورتیزال که به هنگام استرس زیاد می‌شود، کاهش ببینند چرا که بوسه عموما استرس را کاهش می دهد اما محققین از نتایج تحقیق متعجب شدند چرا که مقدار اکسیتوسین فقط در پسرها افزایش یافته بود ومقدارآن در دخترها چه پس از بوسه و چه پس از گفتگوی عاشقانه فرقی نکرده بود. به همین دلیل آنها دلایل دیگری را برای توجیه این نتایج آوردند که شاید دخترها به شرایط رمانتیکتری احتیاج دارند و فقط بوسه کافی نیست

ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب ...

نگاه درست به زندگی!

اینگونه نگاه کنید ...
مرد را به عقلش نه به ثروتش
زن را به وفایش نه به جمالش
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش
غذا را به کیفیتش نه به کمیتش
درس را به استادش نه به سختیش
دانشمند را به علمش نه به مدرکش
مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

40 کار مفید برای سلامتی

بر اساس تحقیقاتی که در دانشگاه میشیگان صورت گرفته یک زندگی سالم به چهار امر مهم بستگی دارد:
۱- عدم استعمال دخانیات. ________ ۲- پایین نگه داشتن وزن.
۳- تغذیه‌ی مناسب. ____________ _ ۴- ورزش.
جالب است بدانید از بین ۱۵۳۰۰۰ نفر مورد بررسی قرار گرفته شده فقط ۳٪ همه‌ی چهار مورد بالا را رعایت می‌کردند.
به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب ...

مکالمه جالب عاشقانه یک پسر و دختر

روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید …:
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
پسر گفت …:
نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …
دختر گفت …:
وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟
پسر گفت… :
واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …
دختر گفت …:
اثبات.!.!.؟
نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …
شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…
اما تو نمی توانی این کار را بکنی …
پسر گفت …:
خوب …
من تو رو دوست دارم …
چون …
زیبا هستی…
چون…
صدای تو گیراست …
چون…
جذاب و دوست داشتنی هستی…
چون …
باملاحظه و بافکر هستی …
چون …
به من توجه و محبت می کنی …
تو را به خاطر لبخندت …
دوست دارم …
به خاطر تمامی حرکاتت…
دوست دارم …
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …
چند روز بعد …
دختر تصادف کرد و به کما رفت…
پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…
نامه بدین شرح بود …:
عزیز دلم …
تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …
اکنون دیگر حرف نمی زنی …
پس نمی توانم دوستت داشته باشم …
دوستت دارم …
چون به من توجه و محبت می کنی …
چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…
نمی توانم دوستت داشته باشم…
تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …
آیا اکنون می توانی بخندی …؟
می توانی هیچ حرکتی بکنی …؟
پس دوستت ندارم …
اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد…
در زمان هایی مثل الان…
هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم…
آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دارد…؟
نه هرگز…
و من هنوز دوستت دارم …